چه ساده چشمانت را بستی و رفتی...
کاش می دیدی ومی شنیدی ..
صدای شکستن قلبی را که زیر پایت جا مانده بود...
و قطره اشکی که راهت را سد نکرد...
وآهنگ زیبایت را در قلب شیشه ای من نشنیدی..
پس از همان راهی که آمدی برگرد دیگر دلی برای تو نمانده...

نظرات شما عزیزان:
اجی محدثه 
ساعت1:09---5 دی 1391
گفتم که لبت….گفت آب حیات
گفتم دهنت …گفت حب نبات
گفتم که توانم دهم بوسه بر آب حیات؟
گفت د نه د اونو بده به بابات !
|